چگونه رفتار منفی کودک را تغییر دهم؟
کودکان و والدینی که که از هر نظر کامل باشند وجود ندارد و ما تا به حال والدینی را که دست کم گاهی نسبت به توانایی و آگاهی های خودشان به عنوان مادر یا پدر شک نداشته باشند ملاقات نکردیم.کودکان همیشه آن طور که والدین میخواهند رفتار نمی کنند و وقتی والدین احساس میکنند که نمیتوانند عادات و رفتار فرزندان خود را تغییر دهند درمانده و آشفته میشوند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند.
اگرچه والدین امروزی از نظر تحصیلات و اطلاعات در تاریح نمونه اند ولی هنوز پرسش های بسیاری وجود دارد.وقای کارولین در مورد این که برای رفتن به مدرسه چه بپوشد پانزده بار نظرش را عوض میکند و مثل همیشه از اتوبوس مدرسه جا میماند شما به عنوان پدر و یا مادر چه باید بکنید؟ وقتی علی در سوپر مارکت رفتار ناشایستی دارد چه واکنشی نشان می دهید؟وقتی بچه غذا نمیخورد؟وقتی سام دائما خواهرش را کتک میزند؟وقتی سارا شب از خواب بیدار میشود و تا صبح با تلفن حرف میزند؟یا وقتی حامد ناخن هایش را تا ته میجود؟
والدین که با ما مشورت کرده اند راه حل های ارزنده ای دریافت داشته اند.
مطالبی که از نظر شما میگذرد باعث میشود درک شما از مسائل بهتر و کاربرد روش های ساده تر شود.بخاطر داشته باشید که نباید در کوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی داشته باشید. اهداف خود را متناسب با سن شخصیت توانایی ها جنس و میزان رشد عقلی فرزندانتان تعیین کنید. همه ی کودکان در یک سن مشخص وارد مرحله ای مشابه نمیشوند و هم چنین میزان آموزش پذیری آنها به یک میزان نیست.از آنجا که شما بهتر از هر کس دیگری کودک خود را میشناسید باید به قضاوت و غریزه خود اعتماد کنید.
مشکل را تشریح کنید
پیش از هر اقدامی باید رفتارهایی را که می خواهید تغییر دهید دقیقا مشخص کنید.این که به یک کودک برچسب شیطان وحشی لجباز یا حرف نشنو بزنیم کمکی به حل مسئله نمیکند زیرا این برچسب ها کلی و مبهم اند و شما نمیتوانید چیزی بدین مبهمی را عوض کنیم پس به طور اختصاصی عمل کنید از احساسات مایه نگذارید مشکل را تشریح کرده آن را سایر موارد جدا کنید.
دقیقا به چه علت فرزند شما دست به رفتار ناپسند می زند یا از انجام کاری طفره می رود؟ از سوی دیگر چیزی که شما از او می خواهید دقیقا چیست؟ کاری که کودکتان انجام می دهد و شما را عصبانی می کد به دقت زیر نظر بگیرید. اگر فکر میکنید سارا هرگز کاری که شروع میکند به پایان نمیرساند تجزیه و تحلیل کنید که او چه رفتاری میکند که شما به ناچار تین طور فکر میکنید.رفتار را به بخش های کوچک تری تقسیم کنید:سارا تکالیفش را انجام نمیدهد و هرگز لباسش را مرتب نمیکند.شما نمیتوانید بگویید که او هیچوقت کارهایش را درست انجام نمیدهد ولی می توانید کوشش کنید مشکلی را که در مورد تکالیف و لباس هایش دارد حل و رفع کند.
یک تکه کاغذ بردارید و آن را از طول به دو بخش تقسیم کنید. در بالای یکی از بخش ها بنویسید به ندرت و در بالای بخش دیگری بنویسید اغلب
در ستون اول رفتارها یا عادات خاصی را که دئست دارید کودکتان کمتر آنها را انجام دهد بنویسید و در مقابل آن (در ستون دوم) رفتاری را بنویسید که دوست دارید فرزندتان آنها را در بیشتر مواقع انجام دهد.برای مثال :
کمتر رخ دهد بیشتر رخ دهد
حاضر جوابی گفتار مودبانه
طفره رفتن از کار عمل به درخواست ها بدون تاخیر
به هم ریختن اتاق قرار دادن لباس ها در کمد
در هر زمان روی یک مشکل تمرکز کنید.
وقتی مواردی از رفتار کودکان را که میخواهید تغییر دهید دقیقا مشخص کردید ممکن است وسوسه شوید همه ی مواردی را که در جدول نوشته اید با هم تغییر دهید.اما در برابر این احساس مقاومت کنید و ابتدا یک مشکل را در نظر بگیرید آن را حل کنید و سپس به مورد بعدی بپردازید.
ما به والدینی که با فهرست رفتارهای ناشایست کودکانشان پیش ما می آیند کمک می کنیم تا موارد را بر حسب اهمیت بنویسید.سپس یکی از آنها را که لزوما مهم ترین مشکل نیست برای کار انتخاب میکنیم. وقتی شما می خواهید اولین مورد را برای شروع انتخاب کنید ممکن است که یک رفتار سخت یا رفتاری که بیش از بقیه شمارا آزار میدهد انتخاب کنید و این بد نیست! ولی گاهی بهتر است کار را با یک مشکل کم اهمیت تر که سریع حل میشود آغاز کنید تا در شروع احساس موفقیت کنید.
در هفته ها یا ماه های بعد همانطور که به سمت پایین فهرستی که تهیه کردید پیش می روید احتمالا احساس میکنید که اولویت های شما در فهرست در حال تغییرند.مشکلات جدید ی ایجاد و موارد قبلی ناپدید شده اند یا به نظر کم اهمیت تر می آیند.هر تغییر یک تاثیر کلی بر رفتار فرزندانتان خواهد داشت و روند بهبود را تسریع خواهد کرد.هر تغییر به منزله ی گامی است که در مسیر تربیت فرزند خود بر میدارید. رفته رفته الگوهای قدیمی عوض خواهند شد و خواهید دید که شما و فرزندانتان خیلی زود احساس بهتری نسبت به خود و یکدیگر پیدا کرد.
سخت نگیرید
معمولا مشکلات یک کودک یک شبه حل نمیشود. تغییرات در کودکان و همچنین افراد بالغ به آرامی و مرحله به مرحله ایجاد میشوند.اگر کودکی که قبلا به هیچ وجه پیانو تمرین نمیکرد حالا روزی ده دقیقه تمرین می کند راضی باشد و این رضایت را نشان دهید. زیرا این نشانه یک پیشرفت واقعی است.فرزند شما به تدریج احساس خوبی نسبت به خودش پیدا میکند و تشویق خواهد شد که بیشتر تمرین کند.اگر پسرتان قبلا برای رفتن به مدرسه دچار مشکل بوده دو سه روزی است که این مشکل بر طرف شده است انتظار داشته باشید که قبل از خارج شدن از منزل رختخوابش را هم جمع کند . صبر کنید و حوصله به خرج دهید آن هم به تدریج درست خواهد شد.این برای هر دوی شما خیلی مفید تر است که به جای مایوس شدن از دست نیافتن به انتظارات بیش از حد از پیشرفت های کوچک و تدریجی خوشحال باشید.
موفقیت قطعی شما در تغییر رفتارهای فرزندانتان نیازمند هماهنگی و ثابت قدمی است: (در مورد چیزی که میگویید جدی باشید چیزی را بگویید که منظوری از آن دارید و مطمئن شوید که هر دو یک چیز را می گویید) . شما و همسرتان باید در مورد مشکل و راه حل پیش از دست زدن به هر کاری اتفاق نظر داشته باشید.به علاوه اگر بتوانید با پرستار بچه معلم ها سایر افراد خانواده و هر فرد دیگری نیز که به طور منظم با کودک شما ارتباط دارد هماهنگی پیدا کنید نتیچه کار شما بسیار بهتر خواهد بود .
همیشه یک راه حل را به اندازه کافی به کار ببرید تا فرصت دست یابی برای رسیدن به نتیجه دلخواه را داشته باشید. طبق تجربه ما والدین خیلی زود خسته میشوند و بچه ها این را میدانند.اگر والدین و استوار نباشند بچه ها به خواسته های آنها احترام نمیگذارند و خود موظف به انجام آن نمیدانند.چون مطمئن هستند تا با کمی گریه و لجبازی به هدفشان میرسند.وقتی شما تصمیم خود را در مورد اینکه چگونه با یک مشکل رو به رو شوید گرفتید تردید به خرج ندهید.برای مثال اگر تصمیم گرفته اید که از نادیده گرفتن سنجیده (بخش 2-2 را ببینید) استفاده کنید وقتی فرزند شما در سوپرمارکت برای شکلات گریه میکند اگر پس از چند دقیقه نتوانید در برابر گریه التماس یا نگاه های شماتت بار دوستان که با شما به خرید امده اند بیاستید و در نتیجه تسلیم شوید نه تنها مشکل را حل نکرده اند بلکه در واقع آن را تقویت نیز کرده اند.
برای کمک کردن به خود در ثابت قدم بودن تغییرات را اندازه بگیرید و ثبت کنید.در اغلب موارد این تغییرات به آن اندازه که شما انتظار دارید آشکار نیستند ولی به هر حال وجود دارند.اگر کودک شا بد خلقی میکند. تعداد و فواصل زمانی بد خلقی ها را بررسی و انها را ثبت کنید.ما اینطور فکر میکنیم که پس از چند روز پایداری در استفاده از یک روش از کمتر شدن عصبانیت های کودک خود متعجب خواهید شد.وقتی شما دریابید در حال پیشرفت هستیدادامه دادن راه برایتان آسانتر خواهد شد.
بررسی موارد ثبت شده از یک نظر دیگر هم اهمیت دارد و آن اینکه اگر راه حل انتخاب شده و مورد شما پاسخ نمیدهد یکی دیگر از روش های پیشنهادی را به کار ببندید.
با دید مثبت نگاه کنید
سعی کنید رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید. بجز رفتار های که شما را آزرده و مایوس میکنند از همه رفتارهای او ناراضی نیستید. پس در حالی که روی یک رفتار ناپسند او کار میکنید و در حال اصلاح آن هستید به او اطمینان دهید که دوستش دارید و به او احترام میگذارید. اگر علی در رستوران شلوغ میکند و سپس ساکت میشود به او بگویید که شما رفتار اخیرش را می پسندید. یک نظر مثبت بسیار بیشتر از خیلی انتقادات موثر واقع میشود.هرگز تحسین را بخصوص در مورد کودکان کم ارزش نپندارید. کودکان در هر مرحله سنی که باشند تمایل شدیدی دارند که والدینشان آنها را بپسندند.(اگر چه ما آنها را میپذیریم اما گاهی درک آن برای کودکان مشکل است).
بگذارید بچه ها بدانند منتظر چه باید باشند
پس از آنکه رفتاری را که می خواهید تغییر دهید انتخاب کردید و همین طور راهبرد یا راه حل هایی که ما پیشنهاد کرده ایم برگزیدید دنبال یک موقعیت مناسب باشید تا به کودک توضیح دهید.چه اتفاقی قرار است بیافتد .به دیدی مثبت به قضیه بنگرید و آن را به سادگی تشریح کنید.
هدف هایتان را با کلمات ساده ای که کودک به راحتی آنها را میفهمد توضیح دهید.
اغلب والدین با زبان بزرگسالان با فرزندانشان صحبت میکنند.به آنها میگویند که باید مسئولیت پذیر تر قابل اعتماد تر یا خوش خلق تر باشند.بچه ها معمولا مفهوم این کلمات را نمیدانند.به کودک بگویید که دقیقا چه میخواهید بکنیدو چه انتظاری از او دارید: ( سارا همین حالا ما میخواهیم لباس های چرک تو رو جمع کنیم و توی سبد لباش چرک بگذاریم ) در مورد آنچه از او میخواهید انجام بدهد یا ندهد صحبت کنید